ღ♥ღدختــــــــری به نام نداღ♥ღ

گفته : خدا به يکی استعداد ميده ميشه مسی ! به يکی نميده ميشه

کارگر شهرداری ...

واقعا گلوم رو يك لحظه بغض گرفت براي كسايي كه آشغال هايي

كه ما رو زمين از سر بي حالي تا دم سطل آشغال رفتن مي ريزيم

رو جمع مي كنند تا شكم بچه هاشون رو با نون حلال سير كنند !

:(((( من به شخصه حاضرم جلوشون خم شم !

واقعااااااااا چيزي نميشه گفت ! غير از تاسف براي اين آقا كه كساني

كه دنبال نون حلال هستند رو بي استعداد و بي عرضه خطاب مي كنند ... :|

هيييييييييي........... :((((((((

يا رب ! يا رب روا مدار كه گدا معتبر شود ...

یکی از فامیلامون به اصطلاح خودش از خارج اومده !!

1ماه بیشتر اونجا نبودن

دیشب بروبچ عمو اینا از مالزی برگشتن

اه اه دخترعمویی که من خیلی قیضش رو دارم دخیخا دختر، عمویی که خیلی دوسش دارم

دیشب دختر عموم میخواسته کلاس بزاره ..

وارد خونه شون که میشدیم با هیچکس روبوسی نمیکرد میگفت سرما خوردم

مامانم گفت :وا؟؟چرا این اینطوری شده ؟؟

من:درستش میکنم مامی وایسا

تا بهم رسیدیم به مامانم دست داد مامان منم اصن صورتشو نزدیک نکرد

که بخواد الهام بهش بگه سرماخوردم

تا اومد به من رسید :

سلام ندا جونی نمیدونی تو مالزی جات خالی بود گلم

از اونجایی که فامیل میدونن بامن در بیوفتن ... ور میوفتن

اومد باهام حرف بزنه که مثلا بگه دوش به دلت

تا اومد نزدیکم :عزیزم من سرماخوردم ببخشید گلم

اونو میگی اینگار یادش رفت چی میخواست بگه

هر هر هر

هو هوهو

اینخد جلوی چشماش خندیدم تا چشاش دربیاد

اونم هی جلوی من میگفت : دَدی میوه بیار ،دَدی فلان ،دَدی کوفت بیار

منم دفعه آخر بهش گفتم :دَدی الهام بشین خودم میارم

بعدم صورتمو چرخوندم طرفش گفتم:

دَدیه الهام دخترم دخترای ایرونیییی

بعدم با دستم چند تا بشکن زدم و رفتم 

بازم میگم تا چشــــماش درآد

دسته اول: گروه شاسکول های شیطون که تشکیل میشه ار:

1-ندا شیطونه (خوتم)

2-زری

3-سیما کپل

4-ملیکا

5-کسایی که طرفدار ما هستند

دسته دوم: گروه شنقل های لنگی که تشکیل میشه از :

1- سوگل(سردستشون)

2-پسر مجرده

3-مریم

4- هستی

5-کسانی که طرفدار اونا هستن

امروز کلاس علوم داشتیم همونجور که خوندید من وآبجیم

تو اون دوتا گروه پخش شدیم ومن تو گروه شاسکول های شیطون

وآبجیم تو گروه شنقل های لنگی هست

معلم ماهم که دلش میخواد جنجال به پا کنه

دوتا آبجی هارو بلند کرد

نبرد تن به تن بود لامصب

مثل فر فره جواب میدادم (ماشالاه ماشالاه)

هستی هم همینطور

اما...

حالا دیگه بقیشو نمیگم خوف نیست

نمره من:20(اوخ جون به خوتم)

نمره آبجیم:19.5(ایول)

آخ چه حالی داد بچه های گروه تو سر وکله هم میزدیم و جیغ میکشیدیم

وبرای گروه شنقل های لنگی زبون در می آوردیم

قابل توجحتون که کلاس ما دسته سوم هم داره

که تشکیل میشه از:

1-بچه های درسخون ومثبت

2-بچه های بوف

3-بروبچ زحمت کش جاسوس که همش مارو میرن لو میدن

دستشون هم درد نکنه

اما کافیه فقط یه نفر یه حرف مفت درباره استقلال بزنه

(.................)

گفتم که بدونی بادم شیر بازی نکنید .....

عصبی بشم خون جلو چشامو میگیره

اونوقت کار دست خودم میدم

پس لطفا به فکر منم باشید واعصابمو توش (...)نزنید 

پرسپولیس یه تیم مفته ...

مفت ..

تیمی که پول لباس وکفش بازیکنارو نداره بده

حق بازیکنارو نمیده وبازیکنا باید برن اعتصاب کنن تا به حقشون برسن

6تا ؟؟؟

کدوم شیش تا ؟؟؟

شیش تایی که اثبات نشده به درد لای جرز دیوار هم نمیخوره

یه کسی که هیچی از فوتبال سرش نمیشه اومده شده رییس

خاک بر سرش !! اون باید بره سر چهار راه ها بوق بزنه یه وقت تصادف نشه

ازآبرو ریزی بعضی بی فرهنگایی که حالا شعارشون شده ورزش دشمن اعتیاد

اصن حرف نمیزنم ..

کریس رفته موسسه زده معتادین رو ترک بده

اما بعضی از آقایون به ظاهر ورزشکار میرن قلیون کشی رو رواج میدن

بحثم سر قلیون کشیدن نیستااا

خلاصه گفتم که بدونید شاید باغیرت ترین افراد خوانواده اینقدر

رومن غیرت ندارن که من رو استقلال دارم !!!!!

حــــــــــــــــــــــــواستون باشه

قابل توجه :هاسیبو وعلیرضاو هرکس خواست حرف مفت بزنه

خواهشا هم بی جنبه نباشین

بی جنبه ها کامنت ندن

لنگی صداش در نمیاد!!!!!!!!

 لنگی ها به خدا اگه به فکر آبرو تونین از این تیم مفت صرف نظر کنید

رتبه استقلال رفت بالای روم و بایرل لورکوزن

شدیم 55

اینجوری پیش بریم اینشالاه از رئال هم رد میکنیم

راستی آرش هم که 100گُله شد 

لنــــگی صداش در نمیاد!!!

دیشب عقد دخترعمم بوت ...

وای چه خوش سلیخه هم بوت اون مارمولک ...

پسره اسمش سعیده چشاشم آبی بود ...

تریپ ورزشکاری دختر کش

پسره خیلی ذوقیده بود بدبخت اینخده رقصید آخرشب بردیمش بیمارستان

عربی ، ترکی ، بریک دنس ،ماشالاه هزار ماشالاه از رو نمیرفت

خدابگم این آرزو(دختر عمم)رو چی کارش کنه ..

رفته منو لو داده جلو شوهرش ..

برو ادامه بخون چی شده

البته رمز داره هرکس خواست بگه بهش بدم

امروز مامانم معلمم رو تو خیابون دیده ...

اون معلم نامرد راپورت منو بهش داده ...

پس فردا برم مدرسه کاریش بکنم بیاد ازم عذر خواهی کنه ...

الان دارم معزه میشنوم ....

هرکی دوس داره آدرس بدم تشریف بیاره الفاظات خشنگ مامانموبشنوه

از فرداست که دوباره برم پاچه خواری ...

خـــــــــــــــــــــــــــــــــدایا گذر مامانمو دیگه به اون خیابون ننداز

بابا اینا فرهنگ غربیه اومده تو کشورمون ...

تاحالا هرچی اس ام اس اومده برام همش مال این ولنتاین مسخره اس

روز عشخ؟؟؟؟

اه اه تو این دوره وزمونه عشخ واقعی دیگه وجود نداره که بخوایم این اسم رو

بزاریم روش .

واقعا کشورمون داره کم کم از یه فرهنگ دیگه پیروی میکنه

تا22بهمن میشه همه میگن حال نداریم بریم راهپیمایی

اما از یکی .دو روز قبل از ولنتاین همه افتادن تو پاساژها برای خریدن کادو

تا وارد یه مجلس میشی همه بهت میگن چرا بهمون ولنتاین رو تبریک نمیگی؟؟

بعدم همه میگن اُمل بازی در نیار ...

بابا وطن پرست باشید خواهشا ...

کم از فرهنگ غربی پیروی کنید ....

الان عصابم خورد شده هرچی اس ام اس رو این کوفتی هست مال ولنتاین

شیطونه میگه یه اس ام اس پر محتوا (بدوبیراه)براشون بفرستم 

واردش که شدی کلیک رو بگیر و موس رو تکون بده.

هر چی توش بود تقدیم به شما.

راهپیمایی خعلی حال داد ....

صبح با صدای بلندگو بیدار شدیم هممون ....

اما بی ذوق ها همشون گرفتن خوابیدن ....

من عاشخ راهپیمایی ام مخصوصا 22بهمن ....

خلاصه تهنایی بلندشدم کارامو کردم رفتم بیرون .....

آقا ماهم طبق روال همیشه موهامونو بالابسته بودیم ....

بایه عالمه زاجرات مدیرو بروبچ رو پیدا کردم رفتم پیششون ...

تا رسیدم نگاهم که به مدیر افتاد ناخودآگاه دستم رفت پشت کلیپسمو درست کنم

مدیر دید گفت :خانم(...) نمیخواد درست کنی موهاتو بیا تو صف ....

منم مثل این بچه شیطون ها که مامانشون دعواشون کردن یه زبون درآوردم رفتم تو صف

ولی بمیرن هیشکدومشون حال نداشتن شعار بدن ....

فقط من داشتم گلومو جر میدادم ....

اوناهم دیدن من خیلی انرژی دارم پرچم به اون گنده گی رو دادن دسم ...

اه خیلی ضدحال بوت ...

ولی هدیه ،مریم اشتباه نمودید پشت کشورتون رو خالی کردید ..

البته اینخد کسی اونجا بود که نگو ...

وای یه دختره بقل من وقتی پرچم ایران رو داشتن به احتزاز در می آوردن 

گریه میکرد ...

چه طوری اشکش در میومد؟؟

من هرچی سعی میکردم نمیشد ....

براهمین همش جیغ وسوت میکشیدم....

خلاصه جاتون خالی بوت....

سوگل واون پسره (مجرده) هم اومده بودن ....

یه چیز باحال:

خسته شده بودم میخواستم برگردم یه دفعه دیدم یکی پرید بغلم

خــــــــــــدایا کی بوته ؟؟

دیدم رحیم نیا و رحمانی مث این بچه هایی که ماماناشونو پیدا کردن

اومدن بغلم ...

اه اه آبرومو بردن نکبتا

هی باسم جیغ میکشیدن نیدونم چرا ؟؟

ولی جاتون خالی ارباب سلطان یه عالمه تشکر کرد وگفت به آبجیت بگو میتونستی یه موقع دیگه 

هم بخوابی ...

الان باید میومدی ....

خدایی راست میگفت خوابو باید میگذاشت برا یه موخع دیگه ..

خلاصه خیلی ضرر کردیــــــــــــــــــــــد

هـــــــــــــــــــــــاسیبو

البته از اونجایی که میدونم فردا هدیه میکشتم

برا بروبچ مدرسه ابن سینا هم هست :

هدیه آبزیرکاه

مریم شیطونه

هستی بااحساس

رمزشو برا همتون میزارم

بچه ها هواستون باشه این روزا زیاد جیغ نزنین

چون میخوایم صدا هامونو ببریم توخیابونا

نترسید بابا شورش نمیخوام بکنیم که ..

22بهمنه ...

میخوایم بریم تو خیابون داد بزنیم مرگ بر آمریکا...

من هرسال فقط اولاشو میگم

اینطوری:

مرگ بر...

مرگ بر...

چی کار کنم خو نیمیشه اینخده داد میزنم که دیگه نمیکشم بخوام

کلشو بگم

پارسال خیلی باحال بوت

جاتون خالی نباشه ،بابچه های مدرسه ...

بزارین تعریف کنم واستون :

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

خخخخخخخخخخخخخ

برید ادمه مطلب تا بگم

ولی خو من اصن حواسم نبود باکلی ذوق برنامه درست کرده بودم برای

صبحگاه ولی از شانس بدم برف اومد (اندازه گرفتم:25سانتی متر)

براهمین بلند شدم لباس پوشیدم  اینخده حواسم نبود پالتو رو

زیر لباس فرم مدرسه پوشیدم

از خنده داشتم قش میکردم بابام اومد میگف شاید زده به سرت اینخد میخندی

خلاصه..

چه خد سگ ها به من علاقه دارن به خدا...

سرکوچه مدرسمون یه سگ اونجاست وای خدا انگار به بابام الهام شده بود

سگه دنبالم کرده بودم منم میگفتم اگه الان بدوم بیشتر دنبالم میکنه تو اون برف

نمیشد قدم از قدم برداری بابامو دیدم اون وسط جیغ میزدم :بابایه سگ

بابام فک میکرد دارم بهش فحش میدم (عصبانی شده بود)

منم اون وسط هم داشتم سکته میکردم هم داشتم از خنده میمردم

خلاصه چادر وکیفمو دادم به بابام خودم پیاده اومدم

وای چه خد برف بازی کردم مثل دیوونه هااا

یه مرد حدودا 30سالش بود اون وسط وایساده بود تو ایستگاه

به من گفت: دختر خانوم مگه نمیدونی مدرسه ها تعطیله

منم بهش گفتم :چرا فقط منتظر دستور شما بودم (یارو کپ کرده بود)

خخخخخخخخخخخخ

جاتون خالی

چرا؟؟؟

چون اینخده سوتی میدم که نگو

امروز تو کلاس ریاضی داشتم تابلوی مختصات رو نگه میداشتم

که دوستم گفت برم کنار از جلوی تابلو

منم برگشتم جوابشو بدم حواسم پرت شد، کف کفشمم لیزه

 سر خوردم با مخ رفتم تو شکم معلممون بعد از خنده افتادم

کف زمین.

بعد سرمو که آوردم بالا دیدم همه بچه ها  از خنده قش کردن

یعنی هرچی  پودر گچ بود ریخته بود رو سرم یک بساتی بود

صبح ...

وای چه بَلبشویی بود (جون من اگه فهمیدی بگو)

آقا کلا من عند سوتی ام ....

همه به من میگن به جای اینکه مدام تو خونه جیغ بنفش بکشی

پاشو برو تو گروه سرود مدرستون اسم بنویس  حداقل اینطوری

صدا توخرج کن (اوخی راس میگن به خدا قبول دارم صدام بلنده)

بعد من رفتم پیش معاون پرورشی مدرسمون اسم نوشتم

سر تمرین خانومه میخواست تست بگیره به خانم پرورشیمون

گفت بره یه سرودی چیزی بیاره که اَزمون تست بگیره

خلاصه ...

وسطای خوندن بودن که یه سرود انقلابی به من افتاد

بعد میخواستم بگم: شهید دست از جان شسته

گفتم: شهید دست از پا شسته

یعنی یارو از خنده آبقند لازم شد

منم همینطور اون وسط از خنده داشت اشکم در میومد

بعد خانومه گفت :خانم (...) شما صبحونه چی میخورید

که اینقدر سوتی میدید

منم گفتم: نون و پنیر وسوتی

معلمه گفت تن صدام برا سرود عالیه (اوخ جون به خودم)

امروز جای مری وهدی خالی بود!!

شمادوتا باهم کجا غیبتون زد؟؟

صبح از دستتون پرید

کنسرت گزاشته بودن همه بچه ها به من میگفتن که برم

اما من ترسیدم جو گیر شو اون بالا حرکات موزون از خودم در بیارم

مجبور شم ترک تحصیل کنم(والا به خدا)

خودم که تازه گیا خیلی به کلمه

" توحلقم " و " فدا مدا " وابسته شدم 

ولی از این شماره " 3 " خیلی بدم میاد

+ اینا چرا خودشونو این شکلی میکنن؟؟

+ خانوما:عایا شما اینطوری میرین بیرون؟؟

+پسرا:از دخترا اینجوری خوشتون میاد؟؟

منبع:دختری به نام من

عکس لورفته دختر های تهرانی در مترو

برید ادامه مطلب

امروز تفلدش بود ...

همه فامیلا بهش تبریک گفتن اما (شرمنده)اصن من یادم نبود بهش تبریک بگم

ظهر من داشتم کارامو میکردم که تیپ بزنم با دوستام بریم سینما

آخه سالروز سینما بود و همه بلیط ها رایگان بود 

اما چشتون روز بد نبینه اونجا از راهپیمایی روز22بهمن هم شلوغ تر بود

من وهستی ودختر عموم و پسر عموم رفتیم دم سینما

اما اینخده شلوخ بود ویه عالمه پسرای جلف اونجا بودن

که من گفتم تا این پسرعموم غیرتی نشده بهتره بزنیم به چاک 

خلاصه دوستامو پیچوندمو برگشتیم خونه

اوخی ...بازم یادم رفته بود که تفلد مامانمه براهمین سریع پسرعموم و داداشم

رفتن کیکی سفارشیدن من وآجیمو دختر عموم هم رفتیم بیرون

بلکه بتونیم یه چیز موچولو براش بخریم خلاصه اینم هدیه های ما:

من:براش یه گل نقره خریدم (100/000تومن)

آجیم: شکمو برا مامانم  پفک خرید(20/000تومن-آخه منو آبجیم کوشولوییم هنوز)

داداشام:پول روهم گزاشتن وبراش یه گردنبند طلا خریدن(قیمتش یادم نیس)

بابام:اونم براش یه انگشتر طلا خریده بود(که البته خیلی خوشمل وگرون بود)

تفلد خوبی بود

ولی الان نمیدونم وسایلم کجاست؟؟

دخترهای فامیل طبق معمول همه لباساشونو چپوندن تو اتاق من

فقط تنها چیزی که الان میتونم ببینم مانیتوره

وای چه خده اینا قر تو کمرشون خشک شده بوده؟؟

دیگه تفلده دیگه .

آخه چرا؟؟؟؟

چون دیگه رسیده به موهام

ته کلاس دارن میحرفن  معلم به من تذکر میده

محض تنوع جو کلاس مزه پرونی میکنم معلم بیرونم میکنه

دارم با بچه ها میحرفم یه دفعه یه لَغت از طرف بچه ها نثارم میشه مثلا خیر سرشون دارن تذکر میدن که معلم

داره میاد دیگه حرف نزن

اخه من چی کار کنم دست خودم که نیس از بس سوتی میدن معلما

تازه گیام که همش صحبت از یه نفره که بابای مجازی ما شده فک کنم آخر سر مدیرمون مشتاق دیدنش بشه

هَـیوای بر من یادم رفت اصن برا چی میخوام پست بزارم

زنگ تفریح بود،طبق هر روز رفتیم پاتخته گچ حروم کنیم بهدش منم داشتم خیار میخوردم

برگشتم با دوستم( گنزالس=سیما)صحبت کنم دیدم قیافش حال میده برا کاریکاتور

رفتم کاریکاتورشو پای تخته بکشم خواستم دستم خالی بشه

حواسم نبود اشتباهی جای خیار گچ گزاشتم تو دهنم شروع کردم باعجله بخورمش

خیارم اشتباهی کشیدم به تخته

بقیش تو ادامه مطلبه :

آخ جون آخ جون

اگه گفتید معدلم چند شد؟؟؟

19 بدون هیچ خورده ای(آورین به خودم که رند کار میکنم )

انضباطمم شد :خیلی خوب

خیلی خوب یعنی:19یا 20

خداییش این انظباط حقم نبود باید کمتر میشدم (چیه خو من خیلی با صداقتم)

آخ جون بالاخره شام پیتزا افتادیم درخدمت مدیر گرامی ارباب سلطان

فامیلی اصلیش اینه :ارباب سلیمانی

هدیه ،مریم شوما ها چند شدید؟؟

داداش گلم (همون که سرباز بود)دیشب ساعت 3صبح راه افتاد که بره پادگان بعد ساعت

6صبح شلغم خان خوابش میگیره با ماشینش کله پا میشه

بیچاره یه بارم با ماشینش افتاده بود ته دره خخخخخخ (بادمجون بمه آفت نداره)

بعد ساعت 6بعد از ظهر بود به من زنگ زد گفت که چه اتفاقی براش پیش اومده

فقط قسمم داد به هیچکس نگم، منم فقط به بابام گفتم چون اخلاقش مثه خودمه

یعنی ازاونا نیس که آبقند لازم باشه (من به اینجور اخلاقا میگم اخلاق گودزیلایی)

چشتون روز بد نبینه با بابا رفتیم بیمارستان .....

چه خده داداشم جیگر شده بود با اون همه خون رو صورتش خخخخخ

شده بود مث زامبی ها

بعد بی چاره کلش شکسته بود واسش بستن بعد دراز کشید رو تخت تا دکتر بیاد

دکتر که اومد گفت:پسر جون مادر زنت خیلی دوست داشته که هنوز زنده ای ،چه قدر پوستت کلفته

منم به دکی گفتم :دکتر این ارثی منم خودم اصولا آدم پوس کلفتی هستم مطمئنم برای مردنم 

باید حد اقل 5تا سکته رو بزنم تا جونمو تقدیم عزرائیل کنم

دکتره بی شعور به من گفت: دختر جون مامانت کجاست

منم حرصم گرفت گفتم :دختر خانوم عمته

دکتره چشاش داشت در می اومد به بابام گفت: عجب دختر شیطونی دارید شما

خلاصه...

بچه ها با اون قلبای سیاهتون دعا کنید داداشم کم مرخصی بگیره سریع بره پادگان

ایش (الان یه استاد اخلاق پیدا میشه میگه :آدم به داداششم حسودی میکنه)

       

منو ببخشید که چند روز نتونستم آپ کنم.

خو حالا بزارید بگم قضیه چیه

دیروز داشتم تو خیابون میومدم دیدم یه پسره تو این هوای سرد با شلوارک اومده تو خیابون

با خودم گفتم از پسرای چندشه که یهو گیر میدن به آدم

بعد دیدم داره خارجکی حرف میزنه فهمیدم توریسته بعد اینگار فارسی بلد بود (یه کمی)

صدام زد آدرس پارک یا یه جایی رو میخواست که برن اونجا

منم خلاصه جو گیر شدم حس انسان دوستانه گرفتم دعوتش کردم بیان خونه خودمون

اونام از خدا خواسته قبول کردن اومدن خونمون بعد اولش مامانم چشم غره ام رفت

ولی بعدش خودشم جو گیر شده بود هی داشت با خانوما میحرفید واز شهرمون

تعریف میکرد .یه عالمه غذای ایرانی یادشون داد بعد اینخده اسرار کرد تا شب هم پیشمون باشن

برا شام مامان قورمه سبزی باسشون درست کرداونام اینخده ذوق زده شده بودن

خلاصه شب 2نفرشون رفتن تو اتاق من منم رفتم برا اولین بار تو اتاق آبجیم خفتیدم

صبح بابا رفت باسشون حلیم گرفت بازم اینخده ذوق زده شده بودن

بعد همون دونفر که تو اتاق من خفتیده بودن ....

بقیه در ادامه مطب...

1-کرال (پشت و سینه)                                      5-اصن کلاس شنا نرفتم

2-دوچرخه (سیبیل بابات میچرخه)                       6-رفتم اما یادم نیس

3-قورباغه

4-شیرجه تو عمق زیاد 

خودمـــــ : البته من کلاس شنا رفتم همشو بلدم اما اینارو بیشتر از همه دوس میدارم:

1،4،2،3(پرش سوزنی هم خیلی دوس دارم اما یه دفعه سر این داشتم غرق میشدمازش

خاطره بدی دارم برا همین دیگه انجامش نمیدم)

خخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

پرسپولیسی های عزیز لطفا ثبت نام کنید

                                      ****

مقایسه ی فرهاد مجیدی با لنگی خان کریمی :

ﻣﺠﯿﺪﯼ:ﯾﺎ ﺍﺳﺘﻘــــﻼﻝ ﯾﺎ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻆ
ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ
ﮐﺮﯾـﻤﯽ:ﯾﺎ ﭘﺮﺳﭙﻮﻟﯿﺲ ﯾﺎ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻆ
ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ

ﻣﺠﯿﺪﯼ:ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﺎ ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﻫﯿﭻ ﺗﯿﻤﯽ
ﻏﯿﺮ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺑﺎﺯﯼ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ
ﮐﺮﯾـﻤﯽ:ﺍﺣﺴﺎﺳﯽ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﮐﺮﺩﻡ...

ﻣﺠﯿﺪﯼ ﺩﺭ ﻭﺍﮐﻨﺶ ﺑﻪ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩﺍﺕ:ﻧﻪ،ﻓﻘﻂ
ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ
ﮐـﺮﯾﻤﯽ ﺩﺭ ﻭﺍﮐﻨﺶ ﺑﻪ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩﺍﺕ:ﺩﺭ
ﺣﺎﻝ ﻣﺬﺍﮐﺮﻩ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺗﯿﻢ ﻫﺎﯼ ﻟﯿﮓ

ﻓﺘﺢ ﺍﻟﻠﻪ ﺯﺍﺩﻩ:ﻣﺠﯿﺪﯼ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻣﯿﮕﺮﺩﺍﻧﻢ
ﺭﻭﯾــــــﺎﻧﯿﯿﺎﻥ:ﮐﺮﯾﻤﯽ ﺍﻡ ﺍﻟﻔﺴﺎﺩ ﺍﺳﺖ

ﻗﻠﻌﻪ ﻧﻮﻋﯽ:ﻣﺠﯿﺪﯼ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﺍﺳﺖ،ﺑﺎﯾﺪ
ﺑﺮﮔﺮﺩﺩ
ﻋﻠﯽ ﺩﺍﯾﯽ:ﮐﺮﯾﻤﯽ ﻣﮕﺮ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ
ﻧﮑﺮﺩﻩ؟ﺍﻭﺭﺍ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻫﻢ

ﻣﺠﯿﺪﯼ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﺮﮔﺸﺘﻦ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﻘـﻼﻝ:
ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ
ﮐﺮﯾﻤﯽ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻧﺨﻮﺍﺳﺘﻦ ﭘﺮﺳﭙﻮﻟﯿﺲ:
ﯾﺎﺷﺎﺳﯿﻦ ﺗﺮﺍﮐﺘﻮﺭ

براتون یه پماد معرفی میکنم خیلی خوبه بزنید ایشالاه تا دربی

بعد خوب میشید:

یه اس ام اس خوشمل داداشم بهم داده خیلی به نظرم باحال بود گفتم  بزارمش اینجا:

ب انتظار طاها  ب رفاقت مرتضی ب عشق مرضیه

ب شارلاتانیه زیور  ب خودسری بیتا ب زن زلیلی نادر

ب مرام فرید ب لاتی کیانوش ب چشم های پر اشک باران

خلاصه به اندازه آوای باران دوستت دارم

اه اه امروز داشتیم با دوستم از مدرسه برمیگشتیم

دوتا پسر داشتن دنبالمون میومدن ...

دوستم(مریم) که امیدوارم سقت شه اسممو بلند صدا زد بعد خودش رفت تو خیابون خودشون

یعنی راهمون از هم جدا شد

خدا نصیب گرگ بیابون نکنه اونام کرمشون گرفته بود هی سر به سرم میزاشتن ..

وسط خیابون یهو اسممو بلند صدا کردن که چرا شماررو نمیگیری؟؟

منم عصبی بودم بشون گفتم کوفت هم داریم ،مرگ چه طور؟؟؟؟

ایکبیری برو به مامان بزرگم شماره بده

بعد هی هردوشون اینهو ی زهر مار میخندیدن

 اونام پرو از رو نمیرفتن تا یه جا من سریع رفتم اون طرف خیابون

بعد اونام هی سوت میزدن

کلافه شده بودم  میخواسم برگردم یکی بزنم تو دهن پسره که سوت میکشید

یکیم بزنم تو صورت پسره که شکلک در می آورد 

خواهشا پسرای محترم اگه خواستید تو خیابون به یکی شماره بدید آبروخودتونو نبرید

هــــــــــــــــــــــــــورا هـــــــــــــــــــــورا

علی دایی این آرزو رو به گور ببره که بخواد از اس اس قهرمان ، ببره

اونایی که دربی رو دیدن حتما تیکه ای که گزارشگر به پرسپولیسی ها انداخت رو شنیدن ..

آخ که چه تیکه ای بود:

روی تابلو داشتن یه سری پیام هایی رو موقع خروج میدادن مثل اینکه :باعجله خارج نشوید

بعد گزارشگر گفت :از این پیام هارو تو اول بازی هم میدادن از ضررهای قلیون داشتن برای

تماشاگران مینوشتند که باید برای بازیکنان به نمایش میگزاشتند

خخخخخخخخخخخخ

یعنی آبروی پرسپولیسی های قلیون کشو برد دمش گرم

امروز صبح زود بلند شدم مثلا(ساعت 11.25)

رفتم دست و صورتمو شستم برگشتم تو اتاقم دیدم یکی روتختمه با اون چشای پف آلود

رفتم جلو دیدم آبجیمه خفتیده

بهش میگم بلندشو

میگه:خوابم میاد نمیتونم

من :تو همین حالا اومدی جاخوش کردی هنوز خوابت سنگین نشده بلندشو..

گفت:نه خیر من از دیشب تا حالا اینجام دیشب خواب بددیدم اومد اینجا رو تخت تو خوابیدم

من:چه عجب منو له نکردی

آبجیم :نه خیر دیشب دودفعه از رو تخت افتادی منم حال نداشتم بلندت کنم

خخخخخخخخخخخ

واقعا که یعنی آدم پیشه گُراز بخوابه اما پیش آبجیش نخوابه!

آدم اینقدر صبحا که از خواب پامیشه منگه که یه هیولارو بالای خودش نبینه ؟

این شعرو که تو ادامه مطلب گزاشتم با ملودی محسن یگانه بخونید

آهنگ (دوستدارم)

( اگه بعضیا یادشون باشه این شعر تو وب قبلی ام هم بوده)